داستانی،7 دقیقه،1372، 16 میلیمتری
خلاصه: کودکی برای یافتن سینما به مکانی می رسد که ویرانه ای از یک سینمای تابستانی در آن جاست.
16mm, Fiction, 7min,1993
A children seeking for a cinema salon. After afew minutes he finds an abandoned place…
سال سوم دانشکده، یک حلقه نگاتیو 16 میلیمتری بسیار کهنه و تاریخ گذشته به ما دادند تا مقداری راش بگیریم برای تکلیف کلاسی. من هم که آرزوی لمس کردن نگاتیو 16 و ساخت یک فیلم شانزده میلیمتری را داشتم تصمیم گرفتم یک فیلم کوتاه کامل 7 دقیقه ای با 12 دقیقه نگاتیو بسازم اما دانشکده در حد کار کلاسی امکانات می داد و لابراتواری در کار نبود. تصور این که تنها مانع فیلمسازی برای من یک زمان فقط نداشتن نگاتیو و لابراتوار بود هنوز برایم تاسف بار است اما واقعا مواد خام مشکلی بود اساسی. با کمک سعید عبدالحمیدی اداره ارشاد اراک را راضی کردیم که برای ساخت این فیلم 70 هزارتومان به ما کمک کند و مالک فیلم بشود. بقیه ی ماجرا حل بود. دوستان من دسته جمعی به اراک آمدند و فیلم را ساختیم. می دانستم به هر حال فیلم خاصی از کار در نمی آید اما برایم مهم بود به هر شکلی که شده طلسم ساخت فیلم 16 میلیمتری را بشکنم. همین و واقعا همین. چرا که به دلیل نداشتن برخی شرایط برای ساخت فیلم شانزده میلیمتری سه سال بود که توسط مرکز گسترش سینمای تجربی آن زمان که بسیار هم معلوم الحال بود معلق مانده بودم. واقعا احساس بدی داشتم و می بایست از یک جایی شروع کنم.
آن روزها شمس الله دايي زاده دوست بزرگوارم محبت كرد و دقايقي از پشت صحنه ي فيلم را تصوير برداري كرد. به ياد دوستان آن روزها فيلم را در اين صفحه مي گذارم.